تا اون روز ، چند بار از کنار اون کوچه رد شده بودم ولی هیچ وقت به آخر کوچه فکر نکرده بودم
نمی دونم چرا اون روز تصمیم گرفتم که وارد کوچه بشم
کوچه بن بست بود ...
وقتی فکر کردم که دیگه به آخر رسیدم ، همون جا وایسادم ، روی دیوار سایه خودم رو دیدم ، خیلی خسته ... ولی هنوز ایستاده بودم
همه راه ها برای من بن بست هست.
چرا سکوت؟؟؟
سلام
وبلاگ خوبی دارید
تبادل لینک میکنید
مرکز دانلود برنامه وکرک
http://www.tafrihi.ir
اخباربازیگران هالیوود وایران
http://blog.tafrihi.com
خبر بدید
بای
به قول شاعر که می فرماید:
دنیا،جفت دستات پوچه/بن بست،آغاز هر کوچه