همسفر

" آه " آیینه حرف اول و آخر را در یک کلام گفت

همسفر

" آه " آیینه حرف اول و آخر را در یک کلام گفت

قهرمان

میگه می خوام قهرمان بشم ، یه قهرمان واقعی

می خواد انتقام بگیره ، انتقام تمام نداشته هاش رو

ولی رفیق تو قهرمان بودی و خودت نخواستی

وقتی که تمام سالن تشویقت می کردن ، وقتی که داور شمارش معکوس رو می گفت

10 ، 9 ، 8 ، ...

تو هیچ حرکتی نمی کردی

7 ، 6 ، 5 ، ...

و هنوز هم ساکن

4 ، 3 ، 2 ، ...

کار تو از این حرفا گذشته

یک رو هم گفتن ولی تو هنوز ...

شب بخیر رفیق